از تو این دیوانگی را ، هدیه دارم هدیه دارم من !

ساخت وبلاگ

تو گشتی ناپدید برا مدتی مدید... از تو این دیوانگی را ، هدیه دارم هدیه دارم من !...
ما را در سایت از تو این دیوانگی را ، هدیه دارم هدیه دارم من ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghazalvare-g بازدید : 16 تاريخ : جمعه 7 بهمن 1401 ساعت: 16:57

سارای عزیزم؛ سلام.راستش هنوز برای نوشتن این چند سطر و چندین کلمه دست و دلم می‌لرزد. دقیق‌تر بگویم احتمالاً هنوز نمی‌دانم چه تصمیمی گرفته‌ام و ابهام و ندانستگی طبعاً بر پیچیدگی واژه‌چینی در موضوع می‌افزاید. روز اولی که آمدم آگاه مصاحبه هم، حالی این‌چنینی داشتم. باران می‌بارید و اواخر پاییز بود. این‌چنین حالی داشتم و احوالات دیگری. حالی پریشان و جستجوگر و احوالاتی جوان‌تر و خام‌تر و فاصله‌دارتر از آن‌چیزی که در جستجویش بودم. از مصاحبه که آمدم بیرون سر خیابان پیروز از جردن باران‌زده عکسی گرفتم و به اشتراک گذاشتم و نوشتم: «یعنی می‌شه بشه و بیام بگم که شد؟» یادش به خیر. خاطره‌اش هیچوقت کهنه نمی‌شود.سارای عزیزم، عمیقاً خوشحال و شادمانه‌ام از این که شد، و چه اندازه مسرورم از این که تجربه یک سال و نیم گذشته فاصله‌ام را با آن ‌چه که به جستجویش آمده بودم کم کرد. حالا به زعم خودم خیلی با غزاله آن روز فرق می‌کنم و از شما ممنونم که گشاینده دریچه‌ای بودید که امروز از آن به مسیر پیش رو نگاه می‌کنم. فکر می‌کنم حالا هم با همه پریشانی و سردرگمی همان زمانی است که باید به کشف و ماجراجویی دیگری بپردازم. باشد که تماشا از پنجره‌ای دیگر، افق‌های تازه‌تری را پیدا و نمایان کند.من از شما کلمه آموختم و دوچندان به اهمیت کلمه آگاه شدم. قدردانم که فرصت ساختید و باید بگویم که در قلبم خاطره روزهای آگاه همواره زنده‌ است و همیشه دلتنگش خواهم بود. در پایان از قول سعدی می‌نویسم: «گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست، هم‌چنانش در میان جان شیرین منزل است.»برایم دعا کنید و مهم‌تر از همه این که؛دوستتان دارم. از تو این دیوانگی را ، هدیه دارم هدیه دارم من !...ادامه مطلب
ما را در سایت از تو این دیوانگی را ، هدیه دارم هدیه دارم من ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghazalvare-g بازدید : 71 تاريخ : يکشنبه 5 تير 1401 ساعت: 23:14

ای کاش لال بودم و حرفی نمی‌زدم

حال مرا مپرس که من ناخوشم، بدم

این روزها به تلخ زبانی زبانزدم...

 

***

این یک مصرع و این بیت، حالِ منه. حال الآن من... جز شرمندگیِ این حال بد چیزی نمونده برام. ببخشید... (مثل همیشه)

از تو این دیوانگی را ، هدیه دارم هدیه دارم من !...
ما را در سایت از تو این دیوانگی را ، هدیه دارم هدیه دارم من ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghazalvare-g بازدید : 167 تاريخ : يکشنبه 27 بهمن 1398 ساعت: 17:48

حالا قریب به دو هفته از این دوریِ اجباری می‌گذرد. که چه‌قدر دورتر از تصور وقوعش گذشته‌ست و در عینِ حال من چه صبورانه بر این شب و روزها عبور می‌کنم. صبورانه‌تر از آن‌چه فکر می‌کردم. (درست همین لحظه به از تو این دیوانگی را ، هدیه دارم هدیه دارم من !...ادامه مطلب
ما را در سایت از تو این دیوانگی را ، هدیه دارم هدیه دارم من ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghazalvare-g بازدید : 80 تاريخ : شنبه 10 فروردين 1398 ساعت: 15:20

این مدت، این‌قدر به خیرخواهیِ دوست‌های واقعیم پی بردم که خیالم راحته، اگه شبِ رغبتها خودم نتونستم برای خودم دعا کنم، حتما دعای آدم‌های مهربونِ اطرافم بودم... دعای دوست‌های واقعیم...

آدم‌ها با مهربونی‌شون، حتی با همین که فقط و فقط توی دلشون به شما حسِ خوب و مهر داشته باشن، انرژی مثبتشون رو برای زندگی‌تون می‌فرستن، حتی که لازم به دعای کلامی شاید نباشه... دعاهای واقعی تو دلِ آدم‌هاست...

از تو این دیوانگی را ، هدیه دارم هدیه دارم من !...
ما را در سایت از تو این دیوانگی را ، هدیه دارم هدیه دارم من ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghazalvare-g بازدید : 80 تاريخ : شنبه 10 فروردين 1398 ساعت: 15:20

می‌دونم، آره می‌دونم، اینا تاوانه، همه‌ش تاوانه... تاوانِ مستقیم! :) مگه نگفتی حاضری تک و تنها تاوانش رو بدی؟ خطا کردی، آدم باش، بایست پای خطایی که کردی... آدم باش... تو رو جان جدت! تو رو به همین عشقی از تو این دیوانگی را ، هدیه دارم هدیه دارم من !...ادامه مطلب
ما را در سایت از تو این دیوانگی را ، هدیه دارم هدیه دارم من ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghazalvare-g بازدید : 96 تاريخ : شنبه 13 بهمن 1397 ساعت: 20:04

گفتم که عمرِ این سفر کوتاهِ کوتاهه
گفتی که یاد من همیشه با تو همراهه

گفتم مبادا جای من را دیگری گیرد
گفتی که منتظر نشستن آخرین راهه...

از تو این دیوانگی را ، هدیه دارم هدیه دارم من !...
ما را در سایت از تو این دیوانگی را ، هدیه دارم هدیه دارم من ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghazalvare-g بازدید : 72 تاريخ : سه شنبه 21 آذر 1396 ساعت: 20:02

خونه‌مون میدونِ جنگ نیستمن به خاطر تو اینجامسر چی باید بجنگیم؟من ازت چیزی نمی‌خوام جز یه عشقکه بینِ ما هستهرچی دوس داریخراب کنمثلِ هرشبسرنوشتِهردومونوانتخاب کن من که تسلیم تو بودم!از چه جنگی زخم خوردی؟با کی می‌جنگی عزیزم؟من ببازم، تو نبردی... دستمو بالا گرفتمنه واسه عقب‌نشینیروبه‌روت آینه گذاشتمزندگی‌مونو ببینی... نه غریبه‌منه یه دشمننه تو اینخونه اسیرینمی‌خوام کسی فدا شهنمی‌خواد سنگر بگیری از تو این دیوانگی را ، هدیه دارم هدیه دارم من !...ادامه مطلب
ما را در سایت از تو این دیوانگی را ، هدیه دارم هدیه دارم من ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghazalvare-g بازدید : 98 تاريخ : سه شنبه 21 آذر 1396 ساعت: 20:02

بیا یادم بده پروازُ با دستات
دلم با رفتنت دنیاشُ از دست داد

...

از تو این دیوانگی را ، هدیه دارم هدیه دارم من !...
ما را در سایت از تو این دیوانگی را ، هدیه دارم هدیه دارم من ! دنبال می کنید

برچسب : بیآآآآآآآ,پروآآآآآآز, نویسنده : ghazalvare-g بازدید : 85 تاريخ : چهارشنبه 1 آذر 1396 ساعت: 9:40

تموم شد. اما شاید شروعِ دوستی‌ها باشه. یاد اون شبی افتادم که با هم از دانشگاه برگشتیم. فکر کنم دوشنبه شب بود. بیرون منتظر بودم و هندزفری به گوش داشتم "تنها امیدِ زندگیِ" سینا سرلک رو گوش می‌دادم. که تو هم اومدی و بعد هندزفری رو کشیدم بیرون و صدای گوشیم رو تا تهش زیاد کردم. تموم که شد، گفتی: "سینا سرلک بود؟" گفتم: "آره!" گفتی: "قشنگ بود." گفتم: "حس می‌کنم دانشگاه خونه‌م شده..." خندیدی.سکوت خوبی بود از تو این دیوانگی را ، هدیه دارم هدیه دارم من !...ادامه مطلب
ما را در سایت از تو این دیوانگی را ، هدیه دارم هدیه دارم من ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghazalvare-g بازدید : 88 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 6:52